Page 14 - فصلنامه فرهنگی-خبری شماره 3
P. 14

‫شماره سوم‪ :‬بهار ‪1398‬‬

‫ایشان‪ ،‬در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه ثمر داشتن و سود رساندن به‌کل نظام هستی دانست‪.‬‬             ‫با بنیاد ایران‌شناسی‬

‫خداوند در قرآ ‌نکریم دو بار و ب ‌هطور پیاپی به این‬  ‫آنچه خداوند به‌عنوان طبیعت برای ما آفریده‪ ،‬دارای‬

‫سختی و نرمی و فراز و فرودهایی است‪ ،‬چنین اظهار امر که از پی هر سختی آسانی روان خواهد شد‪ ،‬پرداخته‬

‫کردند‪ :‬متأسفانه تلخی حوادث طبیعی به‌وقوع پیوسته است‪ .‬بهار یکی از همین اشارات خداوندی است که از‬

‫در برخی استانهای کشور کام همگان را تلخ کرد؛ اما پی گذراندن سختیهای زمستان نویدش به انسان داده‬

‫قانونی الهی در عالم طبیعت می‌گوید که هرگاه بلایی می‌شود‪ .‬انسانها نیز در اول هر بهار نو می‌شوند و به‌حکم‬

‫بر قوم یا گروهی حادث شود با دعای دیگران و ابراز قانون طبیعت باید فصل بهار را فصل بهسازی‪ ،‬نوسازی‬

                              ‫همدردی و دلسوزی برای هم‌نوعان خود‪ ،‬آن حادثه و نوزایی بدانند‪.‬‬

‫بنا بر نظر عرفا‪ ،‬طبیعت «انسان كبیر» است و مجموعه‬    ‫از سر دیگر اشخاص دفع می‌شود‪ .‬در واقع ما انسانها‬

‫عالَم در مقابل شخص حقیقی‬                                               ‫به‌عنوان موجوداتی طبیعی در‬

‫انسان یا «انسان صغیر»‬         ‫خداونـد در قرآن‌کریـم دو بـار و‬          ‫بطن این عالم‪ ،‬تأثیرات متقابل‬
‫قرار می‌گیرد‪ .‬این دو انسان‬    ‫به‌طـور پیاپـی بـه ایـن امـر کـه از پی‬   ‫و اثرگذار بر کل نظام هستی‬
‫همواره با هم در تعاملند‪.‬‬      ‫هـر سـختی آسـانی روان خواهد شـد‪،‬‬         ‫داریم و وجود برخی نفوس‬
‫در صورت برقراری تعامل‬         ‫پرداختـه اسـت‪ .‬بهـار یکـی از همیـن‬       ‫پاک اثرگذار و دف ‌عکننده بلا‬
‫خوب و انجام وظایف بدون‬        ‫اشـارات خداونـدی اسـت کـه از پـی‬
‫نقص و كاستی‪ ،‬انسان ارتقا‬      ‫گذرانـدن سـختیهای زمسـتان نویـدش‬                             ‫است‪.‬‬
‫یافته و «عالَم صغیر» م ‌یشود‬  ‫به انسـان داده می‌شـود‪ .‬انسـانها نیز در‬  ‫بر این اساس‪ ،‬رفتار‬
‫و در مقابل «عالَم كبیر» به‬    ‫اول هـر بهـار نـو می‌شـوند و به‌حکـم‬     ‫غیرمتناسب بشر و بر خلاف‬
‫خودنمایی م ‌یپردازد‪ ،‬اما‬      ‫قانون طبیعـت باید فصل بهـار را فصل‬       ‫روند طبیع ِت جهان هستی‪،‬‬
‫اگر تمام ظرفیت‌های مثبت‬       ‫بهسـازی‪ ،‬نوسـازی و نوزایـی بداننـد‪.‬‬      ‫باعث انفعال جهان آفرینش‬
‫انسانی خود را کنار گذارد و‬                                             ‫شده و انسان را با عكس‌العمل‬
                                                                       ‫شدید خود روبرو می‌كند‪.‬‬

‫عالم کبیر را به فساد و تباهی‬                                           ‫خداوند در قرآن‌کریم دو بار‬

‫و به‌طور پیاپی به این امر که از پی هر سختی آسانی کشاند‪ ،‬قانون طبیعی و فرابشری رسالت به جریان می‌افتد‬

‫روان خواهد شد‪ ،‬پرداخته است‪ .‬بهار یکی از همین و به‌حکم طبیعت ی ‌کنفر به‌رسالت مبعوث می‌شود‌‪.‬‬

‫اشارات خداوندی است که از پی گذراندن سختیهای ب ‌هواسطه‌ این قانون طبیعت‪ ،‬خداوند با بعثت و برانگیختن‬

‫زمستان نویدش به انسان داده می‌شود‪ .‬انسانها نیز در رسولان دست به نوزایی و دوباره ساختن جامعه به تباهی‬

‫اول هر بهار نو می‌شوند و به‌حکم قانون طبیعت باید رفته انسانها می‌کند‪ .‬بنابراین ادیان الهی راهنمای درست‬

‫فصل بهار را فصل بهسازی‪ ،‬نوسازی و نوزایی بدانند‪ .‬عمل کردن در زندگی هستند که به بشر عطا شد‌هاند‪ .‬در‬

‫همچنین جزء به جزء دستگاه آفرینش‪ ،‬در عین نو به نو صورت پذیرش این قوانین راه سعادت و خوشبختی را‬

‫شدنهای تجدیدپذیر هر ساله خود‪ ،‬در کمال هوشمندی انسان بر خود هموار می‌کند و عدم پذیرش آن همسو‬

‫دارای هدف و کارکرد است‪ .‬این کارکرد را می‌توان است با تباهی و به فساد کشیده شدن زندگیش‪ .‬این قانون‬

                                                                                                         ‫‪12‬‬
   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18   19