Page 62 - فصلنامه فرهنگی خبری شماره دهم
P. 62

‫شماره دهم‪ :‬زمستان ‪1399‬‬

‫ایـن شـب یعنـی دهـم بهمـن‪ ،‬مـردم آتـش بسـیار‬           ‫از گذشـته گاهشـماری ایـن شـب‪ ،‬براسـاس‬                ‫مناسبت‌های فصل زمستان‬
   ‫می‌افروختنـد و بـر گـرد آن شـادی می‌كردنـد‪.‬‬         ‫طبیعـت و آب و هـوای ایـران تنظیـم شـده و مـورد‬
                                                       ‫توجـه کشـاورزان و دامـداران بـوده اسـت‪ .‬مـردم به‬
‫در وجـه تسـمیه ایـن جشـن بـه سـده گفته‌انـد كه‬         ‫ایـن گاهشـماری اهمیـت فراوانـی داده و تابسـتان و‬
‫چـون ‪ 50‬روز و ‪ 50‬شـب تـا نـوروز بوده آن را سـده‬        ‫زمسـتان واقعـی را همیـن دو چلـه می‌دانسـتند‪ .‬مـاه‬
‫نامیده‌انـد‪ .‬گاهی از سـده بـه معنی مطلق آتش شـعل ‌هور‬  ‫اسـفند را جـزء زمسـتان به حسـاب نیـاورده و آن را‬
‫نیز اسـتفاده شـده اسـت‪ .‬ابوریحان بیرونـی‪ ،‬دهم بهمن‬     ‫«مـاه نـوروز» می‌خوانند‪ .‬همـواره‪ ،‬ایرانیان این شـب‬
‫را شـب گزنه نامیده اسـت‪ .‬یعنی شـبی كه در آن گزیدن‬      ‫را گرامـی داشـته و بـه جشـن و سـرور می‌پردازنـد‪.‬‬
‫زیـاد اسـت چـرا كـه منظورشـان این اسـت كه سـرما‬        ‫فامیـل و خویشـاوندان در ایـن شـب بـه خانـه‬
‫شـخص را در این شـب می‌گـزد‪ .‬این جشـن بزرگترین‬          ‫بزرگترهـا و بـزرگ خانـدان رفتـه و همچنیـن‬
‫جشـن آتش در میـان زرتشـتیان اسـت‪‌.‬آت ‌شافروزی‬          ‫صاحب‌خانـه از آنـان با انواع شـیرینی‪ ،‬آجیـل و میوه‬
‫در ایـران ساسـانی مقدمـه و درآمـد برگـزاری همـه‬        ‫پذیرایـی می‌کننـد‪ .‬مخصوصـ ًا میوه شـب چله بیشـتر‬
‫جشـن‌ها بود‪ .‬زیرا ایرانیان باسـتان‪ ،‬شـادی و شـادمانی‬   ‫هندوانـه و انـار اسـت و آجیل‌هـای مخصوص شـب‬
‫و روشـنی و فـروغ را از مظاهـر خداونـد و تاریکـی و‬      ‫چلـه هـم بیشـتر میوه‌های خشـک شـده و محصولات‬
                                                       ‫باغـی اسـت‪ .‬مردم بـر ایـن عقیده‌اند که اگر در شـب‬
           ‫سـوگ را از مظاهـر اهریمن می‌دانسـتند‪.‬‬       ‫چلـه زمسـتان هندوانـه بخورنـد از گرما چله تابسـتان‬
‫یکـی از مشـخصات و ویژگیهـای ایـن جشـن‪،‬‬                 ‫در امـان خواهنـد بـود‪ .‬شـاهنامه‌خوانی‪ ،‬حافظ‌خوانـی‬
‫تعـاون و همـکاری مـردم در گردآوری هیـزم و خار‬          ‫و برگـزاری مراسـم و آئیـن کف‌زنی از دیگر مراسـم‬
‫و خاشـاک اسـت‪ .‬مقـارن با غـروب آفتـاب‪ ،‬موبدان‬
‫بـا لبـاس ویـژه سـفید‪ ،‬لالـه به‌دسـت و زمزمه‌کنـان‬                                     ‫شـب چله اسـت‪.‬‬
‫بـا سـرود آتـش نیایش‪ ،‬دسـت در دسـت هـم‪ ،‬گرد‬
‫پشـته هیمـه سـه بـار می‌گردند و آنـگاه با آتشـی که‬                     ‫جشن سده‬
‫در لاله‌هـا می‌سـوزد از اطـراف آتـش می‌افروزنـد‬
‫و تـا هنگامی‌کـه آتـش خامـوش شـود بـه شـادی‬            ‫ایرانیـان عهـد باسـتان زمسـتان را پنـج مـاه یعنی‬
                                                       ‫از اول آبـان تـا آخـر اسـفند می‌گرفتند و به‌مناسـبت‬
                                    ‫می‌پردازنـد‪.‬‬       ‫گذشـتن صـد روز از زمسـتان (از اول آبـان تـا دهـم‬
                                                       ‫بهمن‌مـاه) جشـن سـده برگـزار می‌كردنـد و در‬

                                                                                                            ‫‪60‬‬
   57   58   59   60   61   62   63   64   65   66   67