Page 30 - فصلنامه فرهنگی - خبری شماره دوازدهم
P. 30

‫شماره دوازدهم‪ :‬تابستان ‪1400‬‬

‫می‌کنند‪ .‬گاه تفنگی را نیز بر گردن‌پازن می‌اندازند که‬                                                             ‫اخبار ایران‌شناسی‬
‫کنایه از شکارچی بودن متوفی دارد‪ .‬سیاه چادرها را‬
‫برای نشیمن مهمان‌ها ب ‌هصورت هلالی و منظم گرداگرد‬           ‫دیرین‪ ،‬مقرر شـد کـه این‌گونـه آئی ‌نها در روسـتاهای‬
‫کوشک برپا م ‌یکنند‪ .‬بعد از تزئین کوشک از دسته‌ای‬            ‫هـدف گردشـگری اسـتان همـدان ب ‌همنظـور احیـای‬
‫توشمال (نوازندگان سازهای محلی) که ممکن است‬                  ‫رسـوم و بـا هـدف جـذب گردشـگران برگـزار شـود‪.‬‬
‫تعداد آن‌ها سه تا پنج نفر باشند برای شرکت در مراسم‬          ‫ایـن جشـن در واقع مراسـم مذهبـی نیاکان ما محسـوب‬
‫دعوت م ‌یکنند‪ .‬توشمال‌ها در مراسم عزا بر روی کوشک‬           ‫م ‌یشـود که برای شـکرگزاری نعمـت آب از خداوند به‬
‫استقرار م ‌ییابند و از شروع مراسم تا پایان آن ُد ُهل و ساز‬  ‫کنـار رودخانـه رفتـه و در آنجـا بـه روی یکدیگر آب‬
‫چپی (سرنا‪ /‬کرنا) م ‌ینوازند‪ .‬زنان با پیروی از آهن ِگ‬        ‫م ‌یپاشـند‪ .‬جشـن تیـرگان از جملـه جشـ ‌نهای ایـران‬
‫ساز چپی‪ِ ،‬سرو م ‌یخوانند‪ .‬خانواده و خویشان نزدیک‬            ‫باسـتان اسـت کـه بـه جشـن آ ‌بپاشـان نیـز معروف‬
‫متوفی‪ ،‬اسبان بی‌سوار خود را از پیشانی تا پشت آن به‬          ‫اسـت و در کنـار رودخانـه و جـوی انجام م ‌یشـود‪ .‬این‬
‫پارچه‌های رنگی و سیاه مزین م ‌یکنند ( ُک َتل می‌بندند)‪.‬‬     ‫جشـن در دیمـاه سـال ‪ 1389‬در فهرسـت آثـار معنوی‬
‫بر گرده و روی زین هر اسب یک یا دو قبضه اسلح ‌ه‬
‫شکاری و ابزارآلات جنگی را اغلب ب ‌هصورت واژگون‬                                          ‫کشـور به ثبت رسـید‪.‬‬
‫م ‌یآویزند (در فرهنگ منطقه وارونه کردن اشیا سمبل‬
‫مرگ و نگون ساری است) و اسبان کتل‌شده را توسط‬                       ‫مراسم آئینی «تا ِز» در لرستان‬
‫نوجوانان گرداگرد کوشک و با نظمی خاص م ‌یگردانند‪.‬‬
‫زمانـی کـه همـه چیـز بـرای پذیرایـی آماده شـد‪.‬‬              ‫تا ِز نوعی مراسم ترحیم برای اموا ِت قوم بختیاری‬
‫طوایـف جهـت فاتحـه خوانـی شـرکت م ‌یکننـد‪.‬‬                  ‫است‪ .‬این مراسم در بین طوایف چهارلنگ به «تا ِز»‬
‫مهما ‌نهـا قبـل از ورود بـه جایـگاه اصلی مراسـم خود‬         ‫و در بین طوایف هفت لنگ به «مافَه» یا «مافَ َگه»‬
‫را آمـاده م ‌یکننـد‪ ،‬بـه ایـن صـورت کـه ز ‌نها سـربند‬       ‫شهرت دارد‪ .‬چنین مراسمی در سو ِگ بزرگان ِطوایف‪،‬‬
‫(روسـری‪ ،‬تکاری‪ ،‬سـاو َه و گل َونی) خـود را باز کرده و‬       ‫مردان صاحب نام و سرشناس منطقه برپا می‌شود‪.‬‬
‫در گردن خـود م ‌یاندازند و چادرهـا را دور گردن و کمر‬
‫خـود م ‌یبندند و گـره م ‌یزنند و مردان سـر و شـان ‌ههای‬     ‫برای اجرای مراسم تا ِز‪ ،‬گروهی از طایفه متوفی به‬
‫خـود را گل م ‌یمالنـد‪ ،‬کلا ِه خـود را از سـر برم ‌یدارنـد‬   ‫محل تا ِزگه رفته و کوشکی بنای یادبودی (که نوعی‬
‫و اسـبی را ُک َتـل م ‌یکننـد و بـه همـراه م ‌یآورنـد‪ .‬زنان‬  ‫َسکوی سنگ چین مکعب شکل است) در مرکز میدان‬
‫چنـد قـدم از مردان جلوتـر حرکت م ‌یکنند و بـا زدن بر‬        ‫می‌سازند‪ .‬بعد از تکمیل و ساخت بنای کوشک آن را‬
‫سـر و سـینه‪ ،‬گیسـوان خود را م ‌ی َکنند و ِو َشـت (‪)veŝat‬‬
‫ُکنـان‪ -‬همـان شـیون و زاری کـه همـراه با کنـدن مو و‬         ‫مفروش کرده و با پارچه‌های سیا ِه آویزان و گاهی با‬
‫خراشـیدن صورت ب ‌هوسـیل ‌ه ناخ ‌نها اسـت‪ -‬وارد مراسم‬        ‫پوست حیواناتی مانند بز‪ ،‬آهو‪ ،‬پا َزن (بزکوهی) تزئین‬
‫م ‌یشـوند و به سـمت چـادر مخصوص زنـان م ‌یروند و‬

                                                                                                                 ‫‪28‬‬
   25   26   27   28   29   30   31   32   33   34   35