Page 33 - فصلنامه فرهنگی - خبری شماره دوازدهم
P. 33

‫شماره دوازدهم‪ :‬تابستان ‪1400‬‬

‫اخبار ایران‌شناسی‬                                                            ‫دهـل می‌نوازنـد و در دو ردیـف روبـروی هم آوازی‬
                                                                             ‫را می‌خواننـد کـه نـام این مجموعـه موسـیقی رزیف‬
                        ‫آئین سنتی شكرگزاری برداشت محصول در‬                   ‫اسـت‪ .‬رزیـف خوان‌هـا عصایـی از چـوب خیـزران‬
                                      ‫نامانلو شیروان‬                         ‫در دسـت می‌گیرنـد‪ ،‬خـم می‌شـوند و بـالا می‌آینـد‬
                                                                             ‫و به‌صـورت سـوال جـواب داسـتانی از داسـتان‌های‬
                        ‫اهالـی روسـتای نامانلـو (از روسـتاهای توابـع‬         ‫صیـادی را می‌خواننـد‪ .‬در میانـه نـوای رزیـف‪،‬‬
                        ‫بخش سـرحد شهرسـتان شـیروان) و اهالی روستاهای‬         ‫شوشـی‌ها وارد م ‌ی‌شـوند‪ .‬آنهـا کـه با شـنیدن صدای‬
                        ‫اطراف پـس از برداشـت محصولات باغـی و زراعی‪،‬‬          ‫جشـن بیـدار شـده‌اند‪ ،‬قصـد برهـم زدن جشـن را‬
                        ‫شـورای روسـتا یـا ریش‌سـفیدان روزی را بـرای‬          ‫دارنـد‪ .‬شوشـی‌ها لبـاس سـیاه‪ ،‬صورتکـی سـفید و‬
                        ‫مراسـم شـکرگزاری مشـخص می‌کننـد‪ .‬بـا توجـه به‬        ‫ریشـی از لیـف خرمـا دارنـد و با شـاخه نخـل هر که‬
                        ‫اینکـه برداشـت محصـول‪ ،‬اواخـر تیرمـاه تـا اوایـل‬     ‫را سـر راهشـان ببیننـد‪ ،‬می‌زننـد‪ .‬بچه‌هـای سـلخ بـا‬
                        ‫مـرداد بـه اتمام می‌رسـد‪ ،‬مراسـم نیز در پایـان‌همین‬  ‫اشـتیاق به سـمت شوشـی‌ها می‌دونـد و تا شوشـی‌ها‬
                                                                             ‫شـروع بـه زدن می‌کننـد‪ ،‬فـرار می‌کنند‪ .‬ایـن فرآیند‬
                                                    ‫ایـام برگـزار می‌شـود‪.‬‬   ‫بارهـا تکرار می‌شـود‪ .‬شوشـی‌ها سـعی می‌کننـد وارد‬
                        ‫‪ ‬این مراسم در محلی به نام کوه زکریا که در دشت‬        ‫صـف رزیف‌خوان‌هـا شـوند‪ ،‬هرکـدام از آنهـا خـود‬
                        ‫گلول واقع‌شده (در حدود ‪ ۱۳‬کیلومتری شمال شرقی‬         ‫را در میانـه یـک ردیـف رزیف‌خـوان جـا می‌دهند‪،‬‬
                        ‫روستا) برگزار می‌شود و آن‌هم بدی ‌نصورت است که‬       ‫شوشـی سـیاه پـوش در میـان ردیفـی از رزیـف‬
                        ‫اهالی از شب قبل از آغاز مراسم و یا صبح روز مراسم‬
                        ‫به دشت گلول حرکت می‌کنند‪ .‬این آئین در سال ‪۱۳۸۸‬‬                  ‫خوان‌هـای سـفیدپوش قـرار می‌گیـرد‪.‬‬
                         ‫در فهرست میراث ناملموس کشور به ثبت رسیده است‪.‬‬       ‫در ادامـه نق ‌شهـای دیگـری بـه جشـن اضافـه‬
                                                                             ‫م ‌یشـود‪ ،‬دو نفـر کـه خـود را بـه هیئـت شـتری‬
                   ‫‪31‬‬                                                        ‫درآورد‌هانـد یـک سـاربان کـه صورتش را سـفید کرده‬
                                                                             ‫اسـت‪ ،‬همـراه دو کودک کـه خـود را ب ‌هصـورت گاو و‬
                                                                             ‫روبـاه درآمد‌هانـد‪ ،‬موسـیقی رزیف متوقف م ‌یشـود و‬
                                                                             ‫شوشـ ‌یها‪ ،‬سـلخ ‌یهای پیـر و جـوان را بـا شـاخ ‌ههای‬
                                                                             ‫نخل خـود م ‌یزنند‪ ،‬سـپس به دریـا م ‌یرونـد‪ .‬در هنگام‬
                                                                             ‫بازگشـت رنگ سـفید صـورت آنها پاک شـده اسـت‪.‬‬
                                                                             ‫پـس از آن دیگر کسـی را کتک نم ‌یزننـد و همراه مردم‬
                                                                             ‫شـروع بـه رقـص و پایکوبـی م ‌یکننـد‪ .‬ک ‌مکـم نمایش‬
                                                                             ‫شوشـ ‌یها بـه پایـان م ‌یرسـد و دوبـاره رزیـف نواخته‬
                                                                             ‫م ‌یشـود و سـپس اهالـی بـه باز ‌یهـای محلی مشـغول‬

                                                                                              ‫م ‌یشـوند و جشـن پایـان م ‌ییابـد‪.‬‬
   28   29   30   31   32   33   34   35   36   37   38