Page 54 - فصلنامه فرهنگی-خبری شماره 4
P. 54

‫مناسبت‌های فصل تابستان‬

‫م ‌یروند‪ .‬در ابتدا شخصی به بداه ‌هخوانی م ‌یپردازد و‬   ‫جشن فندق (استان‌ قزوین؛ رودبار)‬
‫دیگران اشعار او را تکرار‌می‌کنند‪ .‬سپس همه شروع به‬
‫چیدن فندق م ‌یکنند‪ .‬دوشیزگانی که نامزد شد‌هاند‪ ،‬برای‬
‫همسران خود از مغز نرم فندق‪ ،‬گردنبند درست می‌کنند‪.‬‬
‫آنها زمانی که مغز فندق هنوز خشک نشده‪ ،‬آن را با‬
‫سوزن سوراخ م ‌یکنند و نخی را از آن م ‌یگذرانند و در‬
‫پایان‪ ،‬دو سر نخ را به هم گره م ‌یزنند‪ .‬این گردنبند را‬
‫«گلوانه» می‌نامند و آن را در فصل زمستان به شوهرانشان‬

                                   ‫هدیه م ‌یدهند‪.‬‬

      ‫نورو ‌زبل (استان‌ گیلان؛ اشكور)‬                  ‫جشن فندق یکی از جشن‌های چیدن‬
                                                       ‫محصول در شهرستان رودبار استان قزوین‬
‫نوروز‌بـل یـا شـعله‌های آتـش نـوروز‪ ،‬از جملـه‬          ‫است‪ .‬در بسیاری از روستاهای این ناحیه‪،‬‬
                                                       ‫در اواسط مرداد‌ماه‪ ،‬جشن فندق را برپا‬
‫آئین‌هایـی اسـت کـه در اولیـن روز مـاه دیلمی‌معادل‬     ‫م ‌یکنند‪ .‬در این روز‪ ،‬اهالی روستاها‬
                                                       ‫مانند جشن انا ‌رچینی‪ ،‬همه با هم به مزارع‬
‫پانزدهـم مـرداد برگـزار می‌شـود‪ .‬دامـداران منطقـه‬

‫اشـکور‪ ،‬بـا فـرا رسـیدن ایـن مـاه و آغـاز کـوچ‪ ،‬در‬
‫هفـت یا نُـه نقطـه از کوهسـتان‪ ،‬آتـش افروختـه و با‬

                                                                                                 ‫‪52‬‬
   49   50   51   52   53   54   55   56   57   58   59