Page 14 - فصلنامه فرهنگی- خبری - شماره 2
P. 14

‫شماره دوم‪ :‬زمستان ‪1397‬‬

‫در ادامه دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی با موضوع‬              ‫ایشان با بیان اینکه پیش از اب ‌نسینا کسی به اندازه او‬           ‫با بنیاد ایران‌شناسي‬
‫اب ‌نسینا و حکمت مشرقی به ایراد سخنرانی پرداخت‪ .‬وی‬           ‫واقف به حکمت اشراق نبوده‪ ،‬چنین ادامه داد‪ :‬با حمل ‌ه‬
‫اندیشمندان بزرگ را به آیین ‌ههایی تشبیه کرد که انسانها‬       ‫اسکندر و خلفای اسلامی‪ ،‬معارف در معرض خطر قرار‬
‫خودشان را در آنها م ‌یبینند‪ .‬بزرگترین آیینه تاریخ جهان‬       ‫م ‌یگیرد‪ ،‬اما یکی از خدمات مهم اب ‌نسینا آن است که فلسفه‬
‫اسلام اب ‌نسینا است و شایسته است‪ ،‬مردم خود را در وی‬          ‫اشراق و حکمت باستانی ایرانی را حفظ م ‌یکند و آن را‬
‫ببینند‪ .‬حضرت اما ‌مخمین ‌ی(ره) در وصف وی از تشبیه‬            ‫ب ‌هعنوان میراثی به آیندگان م ‌یسپارد‪ .‬وی کتاب شفا را در‬
‫قرآنی «کفواً احد» استفاده م ‌یکند‪ .‬بنابراین اب ‌نسینا کفو و‬  ‫مقابله با حکمت خشک مشایی م ‌ینویسد و در مقدمه کتاب‬
‫نظیری ندارد‪ .‬ممکن است صحبتهای من اغرا ‌قآمیز ب ‌هنظر‬         ‫حکمت مشرقی چنین بیان م ‌یدارد‪ :‬من ناچارم ب ‌هدلیل عوام‬
‫برسدولیازنظرمنحتیارسطوهمبهگرداب ‌نسینانم ‌یرسد‪.‬‬              ‫و عدم فهم نکات حکمت اشراق به بحث و بررسی در باب‬
‫در حق اب ‌نسینا نباید ظلم کرد و وی را مشایی خواند‪ .‬او تنها‬   ‫حکمت مشاء بپردازم و نکات خاص را به خواص بیان‬
‫ارسطو را خوب خوانده ولی ارسطویی نیست و این دو با‬             ‫م ‌یدارد‪ .‬در نتیجه با توجه به خانه به دوشی به دستگاههای‬
‫هم فرق دارند‪ .‬وی یک‬
                                                                                       ‫شیعی و حکومتهای سالم‬
  ‫اشراقی تمام عیار است‪.‬‬                                                                ‫پناه م ‌یبرد و به نگارش‬
‫کتاب الانصاف وی‬                                                                        ‫بیست جلد کتاب در‬
‫در بیست جلد توسط‬                                                                       ‫حوزه حکمت اشراق‬
‫بدخواهان ایران سوزانده‬                                                                 ‫موفق م ‌یشود‪ .‬بر این‬
‫شد‪ .‬سهرودی در رساله‬                                                                    ‫اساس‪ ،‬اب ‌نسینا حکمت‬
‫عشق خود اذعان م ‌یکند‬                                                                  ‫اشراقی و ایرانی را معرفی‬
‫از جایی حکمت اشراق را‬                                                                  ‫م ‌یکند و ب ‌هعنوان میراثی‬
‫شروع م ‌یکند که اب ‌نسینا‬
‫به پایان رسانده بود‪ .‬اشراق یعنی مکاشفه و شهود و رسیدن‬                                        ‫به آیندگان م ‌یدهد‪.‬‬
‫به حقیقتی قلبی و اب ‌نسینا احیاکننده حکمت ایرانی است‪.‬‬        ‫این دو میراث به دو دلیل در ایران رشد و پایه یافتند‪:‬‬
‫وی به هیچ وجه فیلسوف عرب نبوده است‪ .‬وی با تأکید‬              ‫نخست آداب تشیع و دوم فهم ظریف و دقیق ایرانی؛ چرا که‬
‫بر اینکه نژادپرست نیست اما از فرهنگ ایران باستان دفاع‬        ‫چنین حکمتی را م ‌یپسندد‪ .‬عقل آمیخته به عشق‪ ،‬ای ‌ن چنین‬
‫م ‌یکند و معتقد است فرهنگ ایران مظلوم واقع شده‪ ،‬چنین‬         ‫آموز‌ههایی را آفرید تا به دست ملاصدرا رسید و ب ‌همرور‬
‫ادامه داد‪ :‬این فرهنگ بزرگترین فرهنگی است که در‬               ‫میراث پنهان اب ‌نسینا ب ‌هصورت آشکار و با نام «حکمت‬
‫تاریخ بشر به ظهور رسیده است‪ .‬در تاریخ اسلام تفسیری‬           ‫متعالیه» مطرح شد‪ .‬در مناطقی از ایران که دارای امنیت بود‪،‬‬
                                                             ‫حکمت اشراق نماد بیشتری م ‌ییابد و بدین ترتیب از این‬
                ‫مانند تفسیر علامه طباطبایی نم ‌یبینید‪.‬‬       ‫سرزمینب ‌هدستدیگرانم ‌یرسد‪.‬مردانخداحکمتواقعی‬
‫ابن‌سینا زاده بخارا پایتخت ایران و پس از سالها خانه‬          ‫خدا را ارائه کرد‌هاند و اب ‌نسینا را ب ‌ههمین منظور باید بیشتر‬
‫به دوشی متوفی در همدان است‪ .‬ابن‌سینا همتا ندارد و‬            ‫شناخت‪ .‬وی اصل و شجره و عصار‌ه ایرانی دارد و هیچ ملتی‬
‫متأسفانه در طول هزار سال ب ‌هخوبی فهمیده نشده است‪.‬‬
                                                                      ‫نم ‌یتواند این جناب را از ایرانیان به سرقت برد‪.‬‬

                                                                                                                             ‫‪12‬‬
   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18   19