Page 8 - فصلنامه فرهنگی-خبری شماره 4
P. 8
شماره چهارم :تابستان 1398
استقبال وی قرار گرفتند و احتمال ًا در مدت سه سال اقامت که وی سخت شیفته آموختن حکمت بود و نزد بسیاری مصاحبه
خود در ایران در دانشگاه بینالمللی جند یشاپور که در از حکمای اسکندریه به آموزش فلسفه پرداخت ولی از
آن دانشمندان ایرانی ،یونانی ،سریانی و هندی تدریس هیچ یک از آنان خرسند نبود و همیشه مأیوس و ناامید از
م یکردند به تدریس اشتغال داشتند .در پیمانی که در سال درس باز م یگشت تا آنکه کسی او را به آمونیوس ساکاس
532میلادی بین انوشیروان و یوست ینیانوس منعقد شد، افلاطونی معرفی کرد و افلوطین پس از شنیدن درس وی به
در بند دوم آن یوست ینیانوس متعهد شد که این فلاسفه به دوست خود گفت« :این همان مردی است که همیشه در
یونان بازگردند و با آسودگی خاطر به تحقیقات فلسفی جستجوی او بودهام» وی مدت یازده سال تمام نزد وی به
خود ادامه دهند .قابل توجه اینکه این فلاسفه ب هویژه تکمیل فلسفه پرداخت .ولی نکته جالب توجه این است که
سمپلیکوس ،بیشتر آثار فلسفی خود را پس از بازگشت در سن 39سالگی ،احتمال ًا به توصیه استاد خود آمونیوس
در صدد این برآمد که برای تکمیل حکمت به ایران سفر
به یونان تألیف کردهاند. کند و با راه و رسم ایرانیان در حکمت الهی آشنا شود و
نکته دیگر درباره انوشیروان این است که ب هدستور چون امکانات مادی نداشت به گفته فرفوریوس در سپاه
وی برخی از آثار فلسفی یونان از جمله آثار منطقی گوردیانوس امپراطور روم که عازم جنگ با ایرانیان بود
ارسطو به زبان پهلوی ترجمه شد که بعداً برخی از ثب تنام کرد تا پس از رسیدن به ایران به مقصود خود که
این آثار را ابنمقفع مترجم کلیله و دمنه که در گذشته همان آموختن حکمت بود بپردازد .از قضا گوردیانوس
به ابنمقفع منطقی معروف بوده است پیش از نهضت از سپاه ایران شکست خورد و افلوطین با زحمت فراوان
ترجمه از یونانی به عربی در بیتالحکمه بغداد ،از زبان توانست جان خود را از مهلکه نجات دهد و ب هجای بازگشت
پهلوی به عربی ترجمه کرد .مرحوم استاد محمدتقی به اسکندریه ،در سن چهل سالگی به رم مهاجرت کرد و در
دان شپژوه نسخههای خطی دو نمونه از این ترجم هها را آنجا مکتب معروف خود را که امروزه به مکتب نوافلاطونی
کشف و با تصحیح و مقدمه در مؤسسه پژوهشی حکمت
شهرت دارد تأسیس کرد.
و فلسفه ایران منتشر کرد. نمونه دیگری از علاقه ایرانیان به حکمت ،پناهآوردن
اگر پرسش شود که اگر ایران را مهد حکمت هفت حکیم معروف ایرانی به دربار انوشیروان ساسانی
م یدانستهاند پس چرا آثار حکمی از ایران باستان ب هجای است .بری ( )Buryمورخ نامدار قرن بیستم در کتاب
نمانده است؟ در پاسخ این سؤال باید گفت :که در شرق «تاریخ متأخر امپراطوری روم» (جلد دوم ،ص )370نقل
همیشه دین و حکمت توأمان بودهاند و هرگز دین از م یکند که یوست ینیانوس امپراطور روم که سخت مخالف
حکمت جدایی نداشته است .این مطلب را مثل ًا میتوان فلسفه بود ،دستور داد مراکز فلسفه از جمله آکادمی
در مکاتب فلسفی -دینی چین مانند آئین کنفوسیوس، افلاطون که از زمان افلاطون تا آن زمان ( 529میلادی)
مکتب تائو و مکاتب هشتگانه هند ب هخوبی مشاهده بیش از نه قرن حیات مستمر داشت ،بسته شود و هفت
کرد .در دین زرتشت هم دین بهعنوان حکمت الهی امری نفر از فیلسوفان برجسته آکادمی از جمله دمسکیوس،
ازلی است .قرآنمجید هم در آیات متعدد این مسئله را سمپلکیوس و پرسیکیان که از فیلسوفان نامدار حوزه
مورد تأیید قرار میدهد و همه پیامبران را معلم کتاب افلاطونی بودند به دربار انوشیروان پناه آوردند و مورد
و حکمت قلمداد میکند فقط در غرب از یونان باستان
6