Page 9 - فصلنامه فرهنگی-خبری شماره 4
P. 9
شماره چهارم :تابستان 1398
مصاحبه و خاصه در دوران جدید است که دین از حکمت جدا نابسامانیها و بیاخلاقیهای جامعه امروز ایرانی
شده است .افلاطون زمان خود را دوره انحطاط حکمت باشد،توضیح بفرمایید؟
ایرانیان صفات و کمالات معنوی بارزی داشت هاند در یونان م یداند زیرا بر اثر حملات سوفسطائیان مورد
خدشه قرار گرفته بود و از این که مجبور بود فلسفه را که ب هویژه در فرهنگ اسلامی -ایرانی ظهور و بروز
بنویسد عذر میخواهد زیرا نوشتن فلسفه بهمنزله مرگ یافته است .یکی از آنها همان حکمت اسلامی است.
فلسفه است ،میخواهد با نوشتن فلسفه آن را از نابودی شاید این نکته قابل توجه و شایسته نظر باشد که در
نجات دهد .حکمت در حکمای قدیم تحقق عینی داشته میان کشورهای اسلامی،ایران (بهمعنای وسیع کلمه ،نه
فقط ایران جغرافیایی بلکه ایران فرهنگی) تنها کشوری است نه فقط وجود ذهنی یا کتبی.
هر دین از طرف دیگر چونان یک وحی الهی ،بوده است که در آن حکمت بهمعنای دقیق کلمه حیات
برخلاف فلسفه تمامی ابعاد وجود انسان را در برم یگیرد مستمری داشته ،مکاتب مختلف حکمی در آن پدید
آمده و حکمت بهعنوان یک و از جهتی دیگر برخلاف
برنامه درسی در اکثر شهرهای در میـان کشـورهای اسالمی ،ایـران فلسفه مانند مائدهای آسمانی
بزرگ و کوچک تدریس (بهمعنـای وسـیع کلمـه ،نه فقـط ایران است که خاص و عام هر
میشده است .هر شهری که جغرافیایـی بلکـه ایران فرهنگـی) تنها یک به اندازه استعداد و
قابلیت خود از آن بهرهمند کشـوری بوده اسـت کـه در آن حکمت دارالحکومه یا ب هاصطلاح
میشوند .بنابراین دینی مانند بهمعنـای دقیق کلمـه حیات مسـتمری امروزیان پایتخت یک
دین زرتشت در تمامی ابعاد داشـته،مکاتب مختلف حکمـی در آن سلسلهای میشده است پس
نظری و عملی یک جامعه پدیـد آمـده و حکمـت بهعنـوان یک از اندک مدتی بهعنوان یک
از خداشناسی ،جهانشناسی ،برنامه درسـی در اکثر شـهرهای بزرگ کانون بزرگ حکمت و علوم و
انسانشناسی ،آخر تشناسی و کوچـک تدریس میشـده اسـت .فنون دیگر در میآمده است.
شهرهای مختلف خراسان در ادبیات ،زبان ،شعر ،هنر،
خانواده ،اخلاق سیاست و حکومت و غیره تأثیر دارد بزرگ،اصفهان،مراغه،تبریز ،شیراز ،سبزوار،تهران و
چنانکه در فرهنگ ایران باستان دیده میشود و ایرانیان قم از مراکز حکمت ب هشمار م یرفته است .بدیهی است
در این مسائل شهره آفاق بودهاند و برخی از این که در هر یک از این مراکز اساتیدی تربیت م یشدهاند که
دستاوردهای معنوی و الهی به دوره اسلامی نیز منتقل مشعل حکمت را در همه جا فروزان نگه میداشتهاند .این
شده است چنانکه اسلام آموختن علم و حکمت را در هر نکته جالب است که ابنسینا میگوید :من حساب هندی
را از بقال سر کوچه آموختم. جا که باشد به مسلمانان توصیه کرده است.
یک نمونه بارز حکمت در دوران اخیر ،شهر تهران
کمی در خصوص اخلاق و اندیشه ایرانیان است .هنگامی که تهران در حدود سال 1210پایتخت
باستان و میراثی که از ایشان برای نسل جدید ب هجای ایران شد ،بلافاصله حکیمانی چون ملاعبدالله زنوزی و
مانده و میتواند راهگشای زندگی پالایش یافته از فرزند او آقا علی مدرس زنوزی ،آقا محمدرضا قمشهای،
7