Page 7 - فصلنامه فرهنگی-خبری شماره 5
P. 7
شماره پنجم :پائیز 1398
مصاحبه و دانشمندان علو م انسانی و اجتماعی با کمک و مشورت از منظر یک فیلسوف فرهنگی و با نگاه به
پزشکان و مهندسان و دانشمندان دیگر رشت هها تدوین وضعیت فعلی علومانسانی در جهان ،شما شرایط این
م یکنند .اجرای برنامه هم موقوف به داشتن اطلاعات علم را در ایران چگونه ارزیابی میکنید؟ به بیانی
و رهآموز یهایی است که با پژوه شهای فرهنگی- دیگر ،آسی بشناسی علومانسانی و چشمانداز آینده
اجتماعی به دست م یآید .ما به علومانسانی از جهات
بسیار نیاز داریم .ما نیاز داریم غرب متجدد را خوب آن از منظر شما چگونه است؟
بشناسیم زیرا سایه علم و قدرتش را بر همه جهان افکنده علومانسانی در ایران یک معضل بزرگ است .اگر
است و جز با علوم انسانی و فلسفه این شناخت به دست به علوم انسانی به معنی وسیع نظر کنیم و فلسفه و علوم
نم یآید .ما نیاز داریم امکا نهای کشور خود و کارهایی دینی و شعر و ادب را هم در ذیل آن قرار دهیم ،شاید
را که م یتوانیم و باید انجام دهیم ،بشناسیم .این امر هم علومانسانی مجموعه نامتجانسی میشود که همه اجزاء
مستلزم آشنایی با علو م انسانی و اجتماعی و فلسفه است
ولی چه کنیم که نقص بزرگ علومانسانی در کشور ما آن ارتباطی با هم ندارند و تابع یک حکم هم نیستند.
یا بزرگترین نقصش این است که ما هنوز با آنها انس حکمت اشراقی سهروردی چه نسبتی با جامع هشناسی
پیدا نکردهایم و به آنها نیاز نداریم .نیاز به یک اعتبار بر شهری و روستایی دارد و مگر وضع فلسفه با وضع
دو قسم است .نیاز لذاته و نیاز لغیره .اگر اکنون نیازی به جامع هشناسی در کشور قیاس م یشود؟ ما چگونه
علوم اجتماعی داریم ،این نیاز از سنخ نیاز لغیره و مثل ًا نیاز م یتوانیم علوم مرد مشناسی و تعلیم و تربیت جدید را با
روانشناسی است .دانشمندان علوم اجتماعی ما هم بر اثر فلسفه و عرفان و حدیث و تفسیر بسنجیم اما اگر مراد
استعداد و علایق شخصی آن علوم را تحصیل کردهاند .نیاز از علومانسانی ،علوم فرهنگی و اجتماعی پدیدآمده در
به علم نیاز شخصی نیست بلکه نیاز جامعه و کشور است. اروپای ده ههای پایانی قرن هجدهم و آغاز قرن نوزدهم
کشور باید بگوید که به علوم ب هطور کلی و عل یالخصوص است ،این علوم در کشور رونق و نشاطی ندارد .نه اینکه
به علوم انسانی چه نیازی دارد .آیا نیاز کشور را م یدانیم استادان و دان شآموختگان ما در رشت ههای علومانسانی و
و تاکنون این نیاز معلوم و اعلام شده است؟ اگر این نقص اجتماعی باسواد و دانشمند نباشند و لااقل عدهای از آنها
ب ینیازی رفع شود (اگر ب ینیازی و استغنا حسن و کمال با علاقه و رغبت ،کلیات این علوم را فرا نگرفته باشند اما
است ،ب ینیازی کشور از علم م یتواند مایه درد و مصیبت چون ما مسئله نداریم و نم یدانیم علو م اجتماعی به چه
باشد) و اگر احساس فقر و نیاز به علم در کشور پدید کارمان م یآید و چگونه م یتوانیم و باید از پژوه شهای
آید ،بسیاری از مشکلاتی که در راه دانش و دانشگاه و این علوم بهرهمند شویم ،گام بلندی در راه بسط آنها
فرهنگ وجود دارد رفع م یشود .ما از ابتدا هم دانش و برنداشت هایم و البته این امر اختصاص به علوم انسانی ندارد.
دانشگاه را به حکم نیاز فرا نگرفته و تأسیس نکردهایم در رشت ههای دیگر علوم و مهندسی هم استادان ممتاز
بلکه چون اروپا آن را داشته و از آن بهره م یبرده اقتباس هستند اما چون تکنولوژی ما تکنولوژی قابل خریداری
کردهایم و ندانستیم که اروپا با احساس نیاز به سوی علم است ،به پژوهش نیاز نداشت هایم .به این جهت دانشمندان
و دانشگاه رفته است .ما هم به اندازه نیازمان از برکت به مطالعه در مطالبی م یپردازند که جهانی و کلی است و
کمتر به حل مسئله و رفع مشکل خاص مؤدی م یشود .اگر
5 کشور برنامه پیشرفت داشته باشد ،این برنامه را اهل نظر