Page 8 - فصلنامه فرهنگی-خبری شماره 5
P. 8
شماره پنجم :پائیز 1398
و مزایای علم برخوردار بودهایم .علم در کشور ما هنوز یا دکتری دانشجویش را امضا کند و مقال های که هر چه مصاحبه
کارساز نشده است اما مشکل علوم اجتماعی در قیاس با هست نظر دانشجوست با نام استاد چاپ شود .یعنی در
علوم دیگر بزرگتر است زیرا اول ًا در همه جهان ،گویی نم ییابد که در فلسفه و علوم انسانی اختلا فنظر یک امر
دوران جامع هشناسان ،مرد مشناسان ،مورخان ،روانشناسان طبیعی است .استاد م یتواند پژوهش و تحقیق دانشجو را
و … بزرگ به س رآمده و تکنی کهای پژوهشی بر علوم بپذیرد اما در نظر و نتیج هگیری با او هم رأی نباشد .مثل ًا
اجتماعی غالب شده است .البته کسانی این وضع را علم یتر ارسطو که در آراء استاد خود افلاطون چون و چرا داشت
شدن این علوم و امری مطلوب م یدانند ولی نظر ،جان و اهمیت نظر استاد را منکر نم یشد .هر چند که رأ ی او را
نیز ص ّحه نم یگذاشت .اینها همه ناشی از آنست که علوم روح علم است و اگر نظر نباشد علم افسرده ،پژمرده و کم
اجتماعی در کشور ما علوم دست دوم و سوم است و گرچه اثر م یشود .این وضع در کشور ما هم که علم اجتماع یاش
علم اقتباسی از اروپا و امریکا بوده است ،ب یتأثیر نبوده از چند سال پیش با آنها خوش و بش و تعارف م یشود،
هنوز وارد میدان زندگی و است .ثانی ًا علوم اجتماعی چون
آشکارا سکولاریست است و مـــا بـــه علـــومانســـانی از جهـــات جامعه و سیاست نشده است.
وقتی در اعتبار علوم اجتماعی شاید گاهی اقوال و آراء بعضی
تردید م یشود و از لزوم تجدید بســـیار نیـــاز داریـــم .مـــا نیـــاز دانشمندانش با اعتقادات دینی
نظر در آنها م یگویند شاید داریـــم غـــرب متجـــدد را خـــوب سازگار نباشد در یک حکومت
این فکر پدید آید که از علوم بشناســـیم زیـــرا ســـایه علـــم و در حاشیه قرار م یگیرد و
اجتماعی نم یتوان صرف نظر قدرتـــش را بـــر همـــه جهـــان طرح دینی شدن این علوم
کرد .به شرط اینکه با اساس و افکنـــده اســـت و جـــز بـــا علـــوم به میان م یآید .مانعی ندارد
اصول اعتقادات دینی ناسازگار انســـانی و فلســـفه ایـــن شـــناخت که کسانی از موضع کلامی به
نباشد پس اینها را باید دینی بـــه دســـت نمیآیـــد. علوم اجتماعی نظر کنند اما
کرد .این باید اگر حکمی باشد این علوم را نباید ر ّد و نفی
کرد زیرا شناسنامه جهان کنون یاند و بدون آنها این جهان که دانشمند خطاب به خود م یگوید ،دعوت به تأمل در
شناخته نم یشود .به این جهت در زمان ما از علم اجتماعی شرایط امکان دینی شدن علم است اما اگر حکم و فرمان
نم یتوان محروم ماند و یکی از غفل تهای ما در این قرن سیاسی و اداری است و مخاطبش همه دانشمندان علوم
اخیر ب یاعتنایی به علوم انسانی و ملاک قراردادن رسوم اجتماع یاند ،به قول فرنگ یها آبسورد است .زیرا به کسی
و شرایط آموزش و پژوهش مهندسی برای همه علوم که علم را دینی و ضد دینی نم یداند و نم یداند چگونه
و مقررات و آئی ننام ههای دانشگاه بوده است .دانشگاه علم م یتواند دینی شود ،نم یتوان تکلیف کرد که او
ما نه فقط علوم اجتماعی بلکه فلسفه را هم با مهندسی علم را دینی کند .این چیزی بیش از تکلیف مالایطاق
م یسنجد و مثل ًا مقرر م یدارد که استاد فلسفه هم مثل استاد است اما تفکر در اینکه علم با جهان خاص و ب ه اصطلاح
مهندسی که خود را شریک مقاله و طرح رساله دانشجوی امروز یها با زیست جهان در تناسب است و آیا م یتوان
خود م یداند باید مقاله مستخرج از رساله فوق لیسانس به یک علم اجتماعی اندیشید که با جهان دینی سازگار
6