Page 10 - فصلنامه فرهنگی-خبری شماره 5
P. 10

‫شماره پنجم‪ :‬پائیز ‪1398‬‬

‫امید را امیدی متعلق به دوردس ‌تها م ‌یدانند‪ .‬سخن حافظ سواحل اروندرود باید دید‪ .‬قیاس گذشته این مناطق با وضع‬       ‫مصاحبه‬

‫کنونیشان هم بی وجه است‪ .‬کاری به سیاست کشورهای‬                          ‫بزرگ را به یادشان م ‌یآورم‪:‬‬

‫همسایه نداریم‪ .‬اکنون قونیه یکی از شهرهای ترکیه است اما‬  ‫گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان‬

‫بلا بگردد و کام هزار ساله برآید قونیه در قرن هفتم یکی از مراکز فرهنگ ایرانی‪ -‬اسلامی‬

‫در امپراطوری روم شرقی و شهر صدرالدین قونوی فرزند‬

‫درخصوص فهم و شناخت از حکمت ایرانی و خوانده مح ‌یالدین ب ‌نعربی بوده و مسیری را که مولوی از‬

‫تأثیر آن بر گسترش دانش ایرا ‌نشناسی‪ ،‬چه مواردی بلخ تا آنجا پیموده همه در قلمرو فرهنگ ایران قرار داشته‬

‫است‪ .‬اگر در آن زمان قونیه جز آن بود که گفته شد قونوی‬    ‫را می‌توانید برایمان بیان بفرمائید؟‬

‫حکمت و فلسف ‌های که در ایران وجود داشته است و و مولوی م ‌یبایست به زبان ترکی تدریس کنند و انقروی‬

‫وجود دارد از هر جا آمده باشد آمیخته با حکمت ایرانی نم ‌یتوانست مولانا را شرح کند و مگر زبان شم ‌سالدین‬

‫تبریزی فارسی و نوشت ‌ههای او‬                                           ‫است‪ .‬فلسفه یونانی را اسلاف‬

‫ما فرا گرفتند و آن را بر مبنای حکمـت و فلسـفه‌ای کـه در ایـران نمونه نثر زیبای فارسی نیست؟‬
‫اگر از جغرافیا که بیشتر با فهم‬                                         ‫تاز‌های قرار دادند‪ .‬در هیچ جای‬
‫امروزی تناسب دارد به تاریخ‬      ‫وجـود داشـته اسـت و وجـود دارد‬         ‫جهان و در بیرون از اروپا‪ ،‬هیچ‬
‫برویم به روحی برم ‌یخوریم‬       ‫از هــر جــا آمــده باشــد آمیختــه‬    ‫قوم و مردمی به میراث فلسفه‬

‫یونانی رو نکردند و اگر فلسفه بـا حکمـت ایرانـی اسـت‪ .‬فلسـفه که اب ‌نخلدون هم در قرن نهم‬
‫آن را دریافته و تصدیق کرده‬                                             ‫در مسیرش در راه ایران مدتی‬
‫است‪ .‬او حتی در زمان خود‬         ‫یونانـی را اسـاف مـا فـرا گرفتنـد‬      ‫در مصر و انطاکیه اقامت کرده‬
‫هنوز ایران را کانون فرهنگ‬       ‫و آن را بــر مبنــای تــازه‌ای قــرار‬  ‫بود وقتی امانت اسکندریه و‬

‫جهان اسلام م ‌یدانسته است‪.‬‬      ‫دادنــد‪.‬‬                               ‫انطاکیه به ایران رسید‪ ،‬نظم و‬

‫راستی چرا توجه نم ‌یکنیم که‬                                            ‫انتظام خاص پیدا کرد‪ .‬به این‬

‫جهت تحقیق در قوام و بسط فلسفه اسلامی بخش مهمی در وقتی همه اقوام مسلمان زبان خود را ترک م ‌یکردند و زبان‬

‫تاریخ ایران و ایرا ‌نشناسی است‪ .‬ایران قبل از اینکه یک عربی را فرا م ‌یگرفتند‪ ،‬در خراسان بزرگ و ایران زبان دری‬

‫نام جغرافیایی باشد‪ ،‬یک نام تاریخی و فرهنگی است و این فارسی با شعر و ادب و تفکر زنده شد و دیری نگذشت‬

‫تاریخ و آثار و مواریث آن را گرامی باید داشت و حرمت که به مقام برترین زبان شعر در تاریخ جهان رسید؟ حتی‬

‫باید نهاد اما بیشتر به فکر حکمت و تفکر باید بود که جان با این زبان بود که اسلام و معارف اسلامی (و البته ایرانی)‬

‫و روح این آثار و مواریث است و تاریخ را راه م ‌یبرد‪ .‬به هند و چیزی از آن به اقصای چین رسید‪ .‬اگر اروپا در‬

‫اکنون ایران را در زبان و فرهنگ و ادب و دین و معارفش شر ‌قشناس ‌یاش شئون زندگی گذشته شرق را با میزان و‬

‫باید شناخت و البته این زبان و فرهنگ و موارد دیگر را در مقیاس ارز ‌شهای جهان متجدد پژوهش و بازیابی کرد‪ ،‬ما‬

‫حدود جغرافیای کنونی ایران محدود نباید دانست بلکه آن هم به آن شئون توجه کنیم اما بیشتر چیزی را طلب کنیم که‬

‫رادرمساحتیازسندتامدیترانهوازسیحونتاخلی ‌جفارسو به این شئون جان م ‌یبخشیده است‪‌.‬‬

                                                                                                                 ‫‪8‬‬
   5   6   7   8   9   10   11   12   13   14   15