Page 9 - فصلنامه فرهنگی-خبری شماره 5
P. 9
شماره پنجم :پائیز 1398
مصاحبه باشد حرفی دیگر است .تأمل و تفکر در امکان نگاه نیست که برای همه اقوام جهان مطرح باشد .ب هخصوص که
دینی به تاریخ و جامعه (و نه صرف بیان عقیده و تعلق بسیاری از اقوام نم یدانند که فرهنگشان متجدد مآب شده
خاطر دینی) م یتواند علوم اجتماعی ما را از وضع کنونی است و گاهی این فرهنگ متجدد مآب را فرهنگ قدیم
بیرون آورد ،به شرط اینکه قضیه سیاسی نشود .ما امروز خود م یدانند .ب هعبارت دیگر آوردههای فرهنگ غربی
به پژوه شهایی در علوم انسانی و اجتماعی نیاز داریم را نه غربی و متجدد بلکه امور بشری و جهانی و همیشگی
که مشکلات اقتصاد و مدیریت و آموزش و پرورش م یدانند .ب هعبارت دیگر در بسیاری نقاط جهان فرهنگ
و فساد اخلاقی را بشناسد و رفع کند و نکته آخر اینکه غربی فرهنگ مطلق قلمداد و تلقی شده و این مطلق
مشکل علومانسانی و اجتماعی مشکل جهانی است و این انگاشتن را حتی آشنایان با سنن تاریخی با سکوت خود
علوم در هیچ جای جهان چش مانداز روشن ندارند و دیگر تأیید کردهاند .غرب متجدد از طریق تحقیق و پژوهش
کارسازی چندان هم نم یکنند .این چش مانداز مخصوص ًا در تاریخی (مخصوص ًا با شر قشناسی) همه فرهنگ و ادب
و سیاست جهان قدیم را بیگانه سیاست کدورت بیشتر دارد.
و غیری در برابر خود یافته و مـــا امـــروز بـــه پژوهشهایـــی بـا توجـه بـه شـناخت
آن را با ظرافت و عالمانه به در علـــوم انســـانی و اجتماعـــی و بررسـی مسـائل روز بـا
گذشته تاریخ خود مب ّدل کرده نیـــاز داریـــم کـــه مشـــکلات نگاه فلسـفی از سوی جناب
و در واقع تاریخ قدیم را به اقتصـــاد و مدیریـــت و آمـــوزش استاد ،در خصوص امکانات
تسخیر خود درآورده است. و راههـای تفکـر در ایران
اگر این معنی را بتوانیم دریابیم
یعنی به اصل و آغاز و ماهیت و پـــرورش و فســـاد اخلاقـــی را معاصـر ،بـرای عبـور از
جهان متجدد پی ببریم از این بشناســـد و رفـــع کنـــد. هجم ههـای فرهنگی غرب،
پندار که غرب ،مطلق فرهنگ چـه پیشـنهاداتی را ارائـه
و فرهنگ همه جهان و همه میفر ما ییـد ؟
تجدد دورانی تاریخی است که خود نیروی گسترش تاریخ است آزاد م یشویم .این شناخت بسیار دشوار است
و انتشار دارد و البته از آن حیث که فرهن گها را از اثر زیرا هم غرب خود را م یپوشاند و هم به قدرت و نفوذ
م یاندازد و شیوه زندگی خاصی را رواج م یدهد ،مهاجم فرهن گها لطمه زده است .ما اکنون غرب را بیشتر با
است .این هجوم ابتدا فرهن گها را نشانه م یگیرد یا درست قدرت سخت آن م یشناسیم و به قدرت نرمش کمتر توجه
بگویم حاصلش این است که در برخورد اول با هر فرهنگ داریم .غرب برخلاف آنچه غالب ًا تصور م یشود با قدرت
دیگری آن را افسرده م یکند و از کار م یاندازد .مقابله در نرم بر جهان غلبه کرده است پس این غلبه را قدرت نرم
برابر این هجوم کاری بسیار دشوار است و چنانکه دیدهایم م یتواند در هم بشکند .اگر تعبیر قدرت نرم را که بیشتر با
در دویست سال اخیر فرهنگ غربی جدید همه جهان را تکنولوژی مناسبت دارد ،دوست نم یدارید ،عرض م یکنم
که مرادم رسوخ در تفکری است که تاریخ ما با آن حفظ مس ّخر کرده است .بنابراین سخن گفتن از هجوم فرهنگی
شده و دوام آورده است .اگر کسانی در شرایط کنونی این و مقابله با این هجوم و عبور از فرهنگ غربی مسئل های
7