Page 73 - فصلنامه فرهنگی-خبری شماره 3
P. 73
شماره سوم :بهار 1398
مناسبتهای فصل بهار ایشاءالله موشكو از دو قاشق چوبی و سر عروسك را یك قاشق تشکیل داده
اس ت و پیراهن زنان های نیز بر تن عروسك م یپوشانند .زنی
ایشاءالله گردن ریش كو كه قریحة خوبی در سرودن اشعار «سایا» دارد ،عروسك را
در دست گرفته و به در منازل رفته و اشعاری چون شعر ذیل
ایشاءالله خدا بارونهادیت
را م یخواند و از خان هها ،حبوبات جم عآوری میكند:
ایشاءالله به مسكنین هادیت چمچهخاتـــون چـــم ایســـتر
ایشاءالله به جو كارون هادی ت بیـــر جـــه قاشـــق یـــاق ایســـتر
دیـــل دوداقـــو قوریـــپ
ایشاءالله انشاءالله بارون بدن
الله دان یـاعنیــــن ایســــتر...
كودكان این اشعار را م یخوانند و به در خان هها م یروند به هنگام ذوب شدن برف و گذشتن ایام سرما و
و در م یزنند و در هما نجا ،همچنان به خواندن ادامه زمستان ،از قول چمچهخاتون گفته م یشود:
ال ایــــاقـــو بـوزلیـــــپ
م یدهند .صاح بخانه بیرون م یآید و هدی های به بچ هها الله دان گونـــش ایـســـــتر...
م یدهد و اگر كودكی در خانه باشد ،همراه كودكان مراسم قبله دعا
داخل كوچه راه م یافتد و به در خان ههای دیگر مراسم قبله دعا از آیینهای مربوط به بارانخواهی
است .برای انجام این مراسم ،امام جماعت شهر ،تهیة
م یروند .این كار تا مدتی از شب و گاهی تا دو مقدمات را بر عهده دارد .كودكان ،نخستین مجریان این
مراسم هستند؛ به این ترتیب كه عدةزیادی از كودكان
روز ادامه م ییابد .با آمدن كودكان ،به كوچه و برای خبر كردن مردم و دریافت پول و تن ّقلات ،دسته
دسته با هم در كوچهها و بازارها به راه میافتند و سرودها
خیابا ن مردم م یفهمند كه امام جماعت و شعرهای مربوط به باران را م یخوانند .آ نها به دو گروه
تقسیم میشوند .یك گروه قسمتی از شعر را میخوانند و
م یخواهد به قبلةدعا برود .فردای آن گروه دیگر ،در جوابشان ایشاءالله یا انشاءالله میگویند.
روز ،به دستور امام جماعت ،عدهای از
مردان در شهر جار م یزنند و به مردم خبر
م یدهند كه برای خوردن خوراك نذری به
قبل ة دعا بیایند .عدهای از مردم ،صبح زود،
به محل قبلة دعا م یروند و محل را آب و
جارو میكنند و جمعی دیگر ،دی گهای
بزرگ غذا را سر بار م یگذارند و برای ظهر
غذای مفصلی م یپزند و در هما نجا
بین فقیران توزیع میكنند.
71